بچه های کوچک می توانند رفتارهای غیرقابل پیشبینی داشته باشند. ممکن است کودک شما در یک لحظه ناامید باشید و در وسط مغازه کج خلقی نشان دهد و قشقرق کند.

چند دقیقه دیگر می تواند یک کار جالب توجه یا خنده داری انجام دهد و منجر به خندیدن شما شود.

به منظور داشتن یک برخورد مناسب با این تغییرات در رفتار کودک، باید نحوه تعامل و برخورد با بچه های کوچک را یاد بگیرید.

روش یک – مشارکت کردن با بچه های کوچک

1. تبدیل کردن وظایف به یک سری موارد سرگرم کننده.

به دلیل اینکه کودکان همواره شلوغ کاری می کنند و لباس های خودشان را کثیف می کنند، احساس خواهید کرد که خانه تان همانند یک خانه ویران شده است.

در صورتیکه می خواهید به کودکان کمک کنید تا همه چیز را مرتب و سالم نگه دارد، انجام دادن وظایف سخت یا ساده را به یک بازی تبدیل کنید. شما علاوه بر اینکه به کودکتان می گویید یک چیزی را تمیز کند، خودتان هم باید یک سری کارهایی انجام دهید.

باید به وی کمک کنید تا کارش را شروع کند. همچنین شما می توانید کارها یا چالش ها را به یک نوع مسابقه ای تبدیل کنید و در آن با کودکتان رقابت داشته باشید.

برای مثال، یک سبد بزرگی را بیاورید و به کودکتان کمک کنید تا اسباب بازیهایش را داخل آن بریزد. شما می توانید کودکتان را تشویق کنید تا تمامی توپ ها و بلوک های پلاستیکی خودش را داخل سبد بریزد.

این کار به کودکتان کمک خواهد کرد تا دسته بندی کردن را یاد بگیرد و تمیز کاری به یک نوع عادتی برای وی تبدیل خواهد شد.

مابین چند کودک یک مسابقه ای را برای انجام دادن یک سری کارها برگزار کنید. این کار باعث خواهد شد تا انجام کار مشخص شده بیشتر شبیه به یک بازی باشد.

2. اجازه بدهید کودکتان یک سری انتخاب هایی داشته باشد.

کودکان دوست دارند این احساس را داشته باشند که بر روی یک سری مواردی کنترل یا قدرت خاصی دارند. در صورتیکه یک اختیاری را به کودکتان بدهید، احساس خواهد کرد که بر روی موقعیت موجود کنترل دارد و احتمال اطاعت نکردن یا قشقرق کردن کاهش خواهد یافت.

برای مثال می توانید به کودکتان بگویید که خودش می تواند یک پیژامه راحتی را برای خوابیدن انتخاب کند یا خودش می تواند یک داستانی را انتخاب کند که قبل از خوابیدن برایش خوانده شود.

زمانیکه یک سری اختیاراتی به کودکتان می دهید، سعی کنید که این اختیارات یک سری موارد ساده ای باشند، در غیر اینصورت کودکتان مضمحل و دست پاچه خواهد شد.

همچنین این شانس را به کودکتان بدهید که خودش یک سری تصمیماتی بگیرد. در صورتیکه از چند بچه مراقبت کنید، از آنها بپرسید که "چه کسی دوست دارد در این کار به من کمک کند؟"

3. یک برنامه روتینی داشته باشید.

درک کودکان از زمان، مشابه با درک بزرگسالان نیست.

ولی آنها برنامه روتین را به خوبی درک می کنند.

کودکان به راحتی می توانند تشخیص دهند که مورد بعدی چیست و در طول روز چه انتظاراتی از آنها وجود دارد. ولی یک برنامه روتین راحت و بدون قاعده خاص می تواند منجر به ایجاد احساس امنیت در کودکتان شود و در نهایت وضعیت رفتاری وی بهبود یابد و یک سری عادت های خوبی در او ایجاد شود.

برای مثال، یک برنامه روتین راحت برای زمان خواب می تواند شامل پوشیدن پیژامه، مسواک زدن، قرار گرفتن در تخت خواب در حین خواندن داستان و خوابیدن باشد.

در صورتیکه بیش از یک بچه داشته باشید، می توانید برنامه های خواب آنها را هماهنگ کنید تا به همراه هم بخوابند و شما یک زمان استراحت مناسبی داشته باشید.

4. پاداش دادن به رفتار خوب.

منتظر نمانید که کودکتان یک رفتار شیطنت آمیز انجام دهد و بعد از آن در مورد رفتار مناسب صحبت کنید. به جای این کار، کودکتان را تشویق کنید که یک کار خوبی انجام دهد و بعد از آن وی را تشویق کنید. تشویق کودکان تاثیر بهتری نسبت به مجازات آنها دارد. فقط باید از پاداش های خاصی استفاده کنید، در غیر اینصورت کودکتان رفتارش را تغییر خواهد داد.

برای مثال، در صورتیکه کودکتان کاغذهای ریخته شده را جمع کند، می توانید بگویید که "تمیزکاری بعد از کثیف کردن، یک کار خوبی است!"

سعی نکنید که کودک خودتان را از طریق اشاره کردن به کارهای خوب سایر کودکان، سرزنش کنید. این کار باعث خواهد شد که یک تنفری مابین کودکان ایجاد شود.

روش دو – مدیریت کردن رفتارهای مشکل زا

1. کنترل کردن واکنش های خودتان.


رفاه و بهزیستی عاطفی و فیزیکی بچه های کوچکتان به شما بستگی دارد. در صورتی که به آنها آسیب بزنید، به سر آنها داد بزنید یا در حین صحبت کردن با کودکتان از یک زبان نامناسبی استفاده کنید، منجر به ترسیدن کودکتان خواهید شد و این شرایط ممکن است که به ایجاد آسیب های طولانی مدت منجر شود.

در زمانیکه عصبانی هستید باید به خودتان بگویید که تا زمانیکه خونسرد نباشید، نباید کودکتان را مجازات کنید یا با او برخورد کنید.

همواره از کتک زدن کودکتان یا تهدید کردن او اجتناب کنید. در صورتیکه متوجه شوید که به سر کودکتان داد می زنید، به جای این کار سعی کنید که حرف خودتان را در گوش کودک بگویید.

برخی از معلمان بر این عقیده اند که آرام صحبت کردن (یا پچ پچ کردن در گوش کودک)، باعث می شود که وی به گفته های شما گوش دهد و توجه مناسبی داشته باشد.

بچه های کوچک برای مشخص کردن احساساتی که دارند، شرایط همتایان خودشان را در نظر می گیرند.

بنابراین در صورتیکه شما به سر یکی از کودکان نوپای خودتان داد بزنید و این کار را در مورد کودک دیگر انجام ندهید، این احتمال وجود خواهد داشت که کودکتان گریه کند.

2. خودتان را به جای بچه تان بگذارید.

سعی کنید با کارهایی که کودکتان انجام می دهد، ارتباط برقرار کنید. انجام دادن این کار در زمانیکه ناامید هستید، خسته هستید یا می خواهید با بچه کوچکتان سرگرم شوید، مفید خواهد بود.

از خودتان بپرسید که کودکان چه نوع دیدگاه، تفکر یا احساسی دارد. این نکته را به یاد داشته باشید که برخی از موقعیت ها که برای شما یک موقعیت نرمالی هستند، یک مورد جدید، ترسناک یا مضمحل کننده برای بچه کوچکتان هستند.

همچنین گرسنگی، تشنگی و خواب نقش مهمی در نوع برخورد کودکتان دارد. در صورتیکه متوجه شوید کودکتان به صورت ناگهانی عصبانی می شود، شاید به خوراکی مختصر یا خواب نیاز داشته باشد.

کارهایی که کودکانتان انجام می دهند را بررسی کنید. در صورتیکه متوجه شوید یکی از کودکان ساکت یا ناراحت شده است، او را از بقیه کودکان جدا کنید و از او بپرسید که چه احساسی دارد.

3. کودکتان را آرام کنید.

در صورتیکه کودک شما به راحتی تحریک شود و یک سری کج خلقی هایی نشان دهد، سعی کنید که او را آرام کنید. از او بخواهید که در کنار شما بشیند و یک داستانی برایش بخوانید. یا اینکه همراه با یک موسیقی آرامش بخش بازی کند.

موسیقی مورد علاقه کودکتان را پخش کنید تا بتواند وضعیت روانی بهتری داشته باشد.

در برخی مواقع فقط نشستن در کنار کودکتان و ارتباط برقرار کردن با وی باعث خواهد شد که یک احساس خوبی پیدا کند و احتمال گوش دادن وی به حرف های شما افزایش خواهد یافت.

4. کمک گرفتن.

در صورتیکه احساس کنید واکنش یا برخورد شما با کودکتان مطابق میل خودتان نبوده است، یا احساس کنید که نمی توانید عصبانیت خودتان را کنترل کنید، شاید نیاز باشد که به یک پزشک یا درمانگر مراجعه کنید.
در برخی مواقع صحبت کردن با یک پزشک در مورد ناامیدی ها و انتظارات خودتان می تواند به شما کمک کند تا به صورت بهتری از کودکتان مراقبت کنید.

در صورتیکه فرزندتان در سن مدرسه باشد، شاید نیاز باشد که در مورد وضعیت کودکتان با معلم یا مشاور مدرسه صحبت کنید.

در صورتیکه بیش از یک بچه داشته باشید، سعی کنید یکی از آنها در چند روز از هر هفته در پیش دبستان بگذارید. این کار باعث خواهد شد که زمان کافی برای تنها بودن با یکی از کودکانتان داشته باشید یا یک زمانی برای استراحت کردن خواهید داشت.

بخش سه – تربیت بچه های کوچک

1. عشق و علاقه خودتان را نشان دهید.


برخوردی که با کودکتان دارید، بر روی برخورد وی با خودش تاثیرگذار خواهد بود، به همین دلیل ابراز عشق و علاقه اهمیت زیادی دارد. این بدان معنا نیست که به کودکتان اجازه دهید تا هر کاری که می خواهد را انجام دهد.

یک سری مرزها و محدودیت هایی مشخص کنید و در مورد آنها قاطع و مصمم باشید تا کودکتان متوجه شود که چه انتظاری از وی وجود دارد.

در هر جایی که امکان پذیر باشد، عشق و علاقه خودتان را نشان دهید. برخی از افراد فرزندان خودشان را در آغوش می گیرند، سایر افراد یک محیط خانگی خوبی برای فرزندشان تهیه می کنند، و برخی دیگر از افراد به فرزندانشان توجه می کنند.

این انتظار را از خودتان نداشته باشید که والدین یا مراقبان کاملی باشید. در برخی مواقع از کودک خودتان خسته خواهید شد. این ناامیدی ها را بپذیرید و نسبت به این موضوع مطلع باشید که شرایط موجود بهتر خواهد شد.

2. یک بخشی از زمان خودتان را به فرزندتان اختصاص دهید.

هیچ نیازی نیست که شما بخش قابل توجهی از روز خودتان را به کودکتان اختصاص دهید. شما می توانید یک بخش محدودی از زمان خودتان را به کودکتان اختصاص دهید و به کودکتان نشان دهید که اهمیت زیادی برای شما دارد.

شما می توانید در کنار کودکتان بنشینید و داستان بخوانید، بازی های کودکانه انجام دهید یا با هم خوراکی بخورید. نکته مهمی که وجود دارد عبارت از تشویق کودک خودتان برای بودن در کنار هم و انجام یک سری کارهایی با هم می باشد.

در صورتیکه می خواهید به همراه کودکتان غذا درست کنید، باید این کار را در یک سطحی انجام دهید که کودکتان هم بتواند به شما کمک کند. سعی کنید که وسایل غذا را بر روی یک میز کوتاه آماده کنید یا کودکتان را بر روی یک صندلی بزرگ بگذارید تا بتواند در آماده کردن غذا کمک کند.

کودکان کارهای کودکانه بزرگسالان را دوست دارند. از طریق شکلک درآوردن یا رقصیدن بچه خودتان را خوشحال کنید.

3. گوش دهید.

به حرف هایی که کودکتان می خواهد بزند یا بحث هایی که می خواهد با شما داشته باشد، گوش دهید.

کاری که انجام می دهید را متوقف کنید و به کودکتان توجه کنید. سعی کنید که در کنار کودک بشینید، یک ارتباط چشمی با او برقرار کنید، تلفن همراه خودتان را کنار بگذارید، و به حرف هایش گوش دهید. در نتیجه کودکتان احساس ارزشمند بودن خواهد کرد و رابطه مابین شما بهبود خواهد یافت.

در صورتیکه صحبت کردن یا توصیف کردن مسائل مختلف برای کودکتان سخت باشد، سعی کنید که سوالات بدون انتها را از او بپرسید تا بتواند صحبت کند.

4. تجربیات جدیدی را برای آنها ایجاد کنید.

کودکان بر اساس تجربیات و بازی های جدید دنیای پیرامونشان را می شناسند.

شما به عنوان یک سرپرست یا مراقب باید یک سری چیزهایی در اختیار کودکتان قرار دهید که آن را کشف کنند. در مورد کودکانی که خیلی کوچک هستند، می توانید یک سری عروسک هایی را در اختیارشان قرار دهید تا احساسات خودشان را گسترش دهند (همانند توپ، جغجغه یا حیوانات پلاستیکی).

کودکان بزرگتر را به موزه، پارک طبیعت یا باغ وحش ببرید. کودکان فعالیت هایی را دوست دارند که در حین آن بتوانند یک چیزی درست کنند، بدوند یا یک چیز جدیدی را کشف کنند.

نویسنده: Tasha Rube, LMSW
به روز رسانی شده در: 29 مارچ 2019